بانو نرگس داوری

شعر

لحظه های ناب

لحظه های ناب لحظه های شاد لحظه های شور لحظه های حضور همه‌ی لحظه هایت ناب همه عمرت به ناز همه وجودت سلام در بهار رمضان درک لحظه هایش آسان فرصت حضور آنی مجوز ورود آزاد پس همه بخوانید مرا شادی قلب های شاد شور و شوق و شیدایی سور جان‌های خدایی همه در اجابت […]

لحظه های ناب بیشتر بخوانید »

دفترشعر

دفتر شعری دارم دامن افشان و گلگون شور و شعف و حس یار همه در هم پیچیده در شعر شعور خیزد در عقل احساس درک و شناخت تو ما را به کجا خواند ما را به که بسپارد دل خون و لب خندان بر کوی و برزن راهی تا از تو نشانی یابم تا با

دفترشعر بیشتر بخوانید »

نرگس داوری

معرفت و آگاهی

دریای بی معرفتی کرانه‌ای نداردساحلش نا آرام است راه به جایی نداردمثل رودی کور است از کوهی به کوه می‌رسدمقصدش دریا نیست اقیانوسی آرام نیستجنگلی موهوم است شوریده و نامعلومپر هراس و ترسناک است خوف و خطر داردجنون و شرر دارد شوم است و بی پایانیدر راه می ماند آنکه غرق است دردریای قدر نشناسیقلب‌ها

معرفت و آگاهی بیشتر بخوانید »

در انتهای دیدار

یک شب به شبهایم پر شد ز بی تابی وفور غم وافر شد دل بی تاب ز بی تابی درد هجوم آورد وجود هم کم آورد درد به جان پیچید جان هم ز تن آمد بر خود پیچیدم در خود غلتیدم اشک هم جاری شد هراسان جانم به لب آمد از جور و ستم جاری

در انتهای دیدار بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا