محبوبم
محبوبم تو در کرانه های عشق وجودم لنگر انداخته ای و حتی لحظه ای از ساحل آرامشم دور نیستی. محبوبم! دلتنگی هایم با تو به پایان می رسد و من آزاده ای در کشاکش روزگارم میشوم. محبوبم! شوق حضور به درگاه وجودت مرا لبریز می کند و سر می روم از مهر وجودت. محبوبم! دنیای […]
مادر شیرین سخن دختر قصه ها
شاهین اقبال و مادر شیرین سخن دختر قصه ها مادر شیرین سخن دختر قصه ها همانطور که بقچه اش را به دوش کشیده بود به راه افتاد. با طلوع خورشید از پشت کوه ها سر برآورد و با اشعه های خورشید از کوه جاری شد. چه شکوه و عظمت را باهم به وجود آورده بودند. […]
شاهین اقبال و چوپان دروغگو
شاهین اقبال و چوپان دروغگو شاید باورتون نشه . شاهین اقبال اسم یه آدم نبود. اسم یه پرنده هم نبود. شاهین هم نبود. پس چی بود؟ یه آرزو بود که تو دل آدمها میچرخید و از این دل به اون دل میشد .یه نگاه به صورت این میکرد و یه لبخند به دیگری.خلاصه که وهم […]
تاریک خانه ذهن

یک شب در تاریک خانه ذهنم با خود خلوت کردم . چرا تاریک خانه؟ چون تاریکترین تاریخچه های عمرم را در آنجا بایگانی کرده بود . برچسب تاریک خانه را به ذهنم دادم نه آنکه پر از تلخی و تنگنا است . نه!؟ چون از تاریکترین لحظه های زندگیم تصاویر زیبایی از خودم را ظاهر […]
یک شروع خوب

یک شروع خوب یک شروع خوب یک نگاه خوب می خواهد .زندگی را زندگی باید کرد . این انتخاب ماست که به آن معنا می بخشد . پس باید به معنای زندگی پی برد . با نوشتن روزانه هر روز چیزهای جدیدی را کشف می کنیم . یک روز دیگه با حس و حال خوب […]
سپاسگزاری

سپاسگزاری دومین روز چالش نوشته صبحگاهی رابا سپاسگزاری آغاز می کنم . به شکر و میمنت یه روز دیگه با سپاسگزاری آغاز شد . خدواندا سپاسگزارم که به من امروز هم فرصت زندگی ، رشد و آرامش و حرکت در مسیر بهبودی دادی .لحظه های حضور اندک و نیاز ما به آن بی نهایت تا […]