خانه » نوشته های من » داستان کوتاه

داستان کوتاه

گونه‌ای از ادبیات داستانی است که نسبت به رمان یا داستان بلند حجم بسیار کم‌تری دارد و نویسنده در آن برشی از زندگی یا حوادث را می‌نویسد درحالی که در داستان بلند یا رمان، نویسنده به جنبه‌های مختلف زندگی یک یا چند شخصیت می‌پردازد و دستش برای استفاده از کلمات باز است. به همین دلیل ایجاز در داستان کوتاه مهم است و نویسنده نباید به موارد حاشیه‌ای بپردازد.

 قطعه‌ای تخیلی است که حادثه واحدی را، خواه مادی باشد و خواه معنوی، مورد بحث قرار دهد. این قطعه تخیلی بدیع باید بدرخشد، خواننده را به هیجان بیاورد، یا در او اثر گذارد باید از نقطه ظهور تا پایان داستان در خط صاف و همواری حرکت کند.

داستان کوتاه «باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد.
قصه های کوتاه و پندآموزی شکل گرفته اند . داستانها , برشهایی از روزمرگی های خودم با دنیای اطرافم است. دنیایی متفاوت که با نوشتن جان گرفته اند و ماندگاری بیشتری یافته اند . از ذهن خودم به دنیای اطراف تراوش می کنند . به درون آدمهای دیگر رسوخ می کنند . شاید آدمها حتی شده چند ثانیه ای در قالب این داستان های کوتاه خود را غرق کنند. شاید از دنیای پر مشغله ی خود فاصله بگیرند.

عناصر 

سازه‌های عناصری هستند که حتماً باید در داستان وجود داشته باشند. به زبان دیگر، ارکان اصلی داستان که وجودشان ضروری است را عناصر داستان یا سازه‌های داستان کوتاه می‌نامیم.

موضوع

یک داستان را می‌توان با مباحث اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، فلسفی، شخصی، تخیلی، عاشقانه و انواع دیگر تقسیم کرد. این تقسیم‌بندی تأکیدی است بر این نکته که داستان‌نویسی از چنان نیرویی برخوردار است که تقریباً در همه حوزه‌های انسانی می‌تواند زمینه مناسبی برای نمایش هنرمندانه اندیشه‌ها و عواطف انسانی باشد.

درون‌مایه

درون‌مایه یا مضمون دیدگاهی است که از خواندن داستان دریافت می‌شود. درون‌مایه اهمیت ویژه‌ای دارد. داستان کوتاه باید درون‌مایه واحدی داشته باشد. درون‌مایه هماهنگ‌کننده سایر عناصر داستان است.

زمینه

شامل زمان و مکان داستان است. وضعیت آب و هوایی، شرایط اجتماعی و حس کلی داستان نیز از دیگر شاخص‌های زمینه به‌شمار می‌روند.

طرح (پیرنگ)

طرح یا پیرنگ، چارچوب هر داستان است با تکیه بر روابط علّی و معلولی.

ساختارِ طرح شامل شروع، ناپایداری، گسترش، تعلیق، نقطه اوج، گره گشایی، پایان است.

تضاد

می‌تواند بین دو فرد، دو جامعه، یک فرد و طبیعت، یک فرد با احساسات خود و… باشد.

شخصیت

شخصیت پردازی به میزان هنرمندی نویسنده بستگی دارد. نویسنده ممکن است شخصیت‌هایی یک وجهی، چند وجهی، ایستا یا پویا خلق کند. در معرفی شخصیت‌ها، مؤلف می‌تواند از فن تصویرگری مستقیم یا تصویرگری غیرمستقیم بهره بگیرد.

مادر شیرین سخن دختر قصه ها

شاهین اقبال و مادر شیرین سخن دختر قصه ها مادر شیرین سخن دختر قصه ها همانطور که بقچه ­اش را به دوش کشیده بود به راه افتاد. با طلوع خورشید از پشت کوه ها سر برآورد و با اشعه های خورشید از کوه جاری شد. چه شکوه و عظمت را باهم به وجود آورده بودند. […]

مادر شیرین سخن دختر قصه ها بیشتر بخوانید »

شاهین اقبال و چوپان دروغگو

شاهین اقبال و چوپان دروغگو شاید باورتون نشه . شاهین اقبال اسم یه آدم نبود. اسم یه پرنده هم نبود. شاهین هم نبود. پس چی بود؟ یه آرزو بود که تو دل آدمها می‌چرخید و از این دل به اون دل می­شد .یه نگاه به صورت این می­کرد و یه لبخند به دیگری.خلاصه که وهم

شاهین اقبال و چوپان دروغگو بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا