یک شروع خوب
یک شروع خوب یک نگاه خوب می خواهد .زندگی را زندگی باید کرد . این انتخاب ماست که به آن معنا می بخشد . پس باید به معنای زندگی پی برد . با نوشتن روزانه هر روز چیزهای جدیدی را کشف می کنیم .
یک روز دیگه با حس و حال خوب فارغ از دغدغه ها شروع شد. البته دغدغه ها از ذهنم عبور کردند . در این چند دقیقه ظرف زمانم رو پر کردند . ولی فرصت ماندن به آنها را ندادم زیرا زندگی پر از زیبایی می باشد . نگاه من است که روزهای مرا میسازد. دنیا پر از شرایطی است که مطابق میل من نیست . من قرار نیست در یک جا راکد بمانم . بعضی از مشکلات سالها بمرا همراهی می کنند . ولی من هستم که این دنیا را به میل خود تغییر می دهم . نوشتن روح انسان را به پرواز در می آورد و صدای درونت را می توانی مکتوب کنی .
طوطی شکر شکن وجودم امروز طنازی میکند و حرفهای شیرینی را بر لبم جاری می کند. این هم لطف خداست و پیامهایم پر از دلخوشی و آرامش که مرا به سوی خودش راهنمایی می کند . واقعا این پیامهای زیبا از ذهن خسته ی من نبود. از عالم شهود برای هدایت من بود. خداوند را هزاران سپاس که امروز هم با یادش در مسیر رشد انسانیتم حضور دارم . به امید آنکه در این راه طی مسیر رشد کنم و به درجات والای انسانیت برسم .
امروز سومین روز نوشتن صبحگاهی می باشد . دو روز گذشته معجزه ی این نوشتن و باز شدن ذهنم از این طریق استارت نوشتن یک کتاب رقم خورد. وقتی دغدغه هایت را رها میکنی ایده های جدیدی دریافت میکنی.
از خدا می خوام که کمکم کند هر روز یک گام در این مسیر بردارم . روز اول با اینکه روز پر از تنش و اضطراب و استرسی را گذراندم . ولی پایه و اساس کتابم را با اولین داستان کوتاه که نام کتاب و مسیر و هدف داستانم رقم خورد . در روز دوم وقتی می خواستم نوشته هایم را وارد فایل ورد کنم، یک قالب زیبا در پوشه های پیشنهادی بود . مقدمه هم در امتداد مطالب تا حدودی نوشته شد . مهمترین اصل شروع هر کاری می باشد .
با کمک الهه ی برترم امروز هم در این مسیر حرکت خواهم کرد کمکم کن تا بهترین تو باشم .
10 تیرماه 1401