قلب
گوشهای دلپذیر را سکنا گزین
بادی میخانه را بر لب ببین
سکوت و عود و شمع هر سه و را میخواند در حرم
قلــــ
قلــــ
قلــــ
قلــــ
قلــــ
قلــــ
شور و مستی در قدح یک باره نوشد در وصف تو
شاید آید این عدم در پیدای جان تو
حال خوب و یار خوب و عیش و نوش
جمله در یک خانه ساکن میشود
در جــــــان و قلــــ
شنبـــــه ۱۴۰۳/۰۶/۰۳